عادت کنید که باور کنید می توانید!

وبلاگی از یک دانشجوی روان شناسی

عادت کنید که باور کنید می توانید!

وبلاگی از یک دانشجوی روان شناسی

بایگانی

۴ مطلب با موضوع «روان شناسی دین» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

علاقه ی فراوان به کار یونگ در میان محققان دین آشکار است. مثلا قوک شرکما(۱۹۵۰) معتقد است که روانشناسی یونگ تنها روانشناسی ای است که پدیده های دینی را بدون تقلیل آنها قابل فهم می سازد. کاورد(۱۹۸۵) می نویسد که "در روزگار اخیر هیچ کس بیش از یونگ در فهم روانشناسی تجربه ی دینی موثر نبوده است".
عده ای دیگر کمتر علاقه ای به او نشان میدهند، و برخی در این مورد بسیار قاطع اند. بسیاری از روانشناسان، بویژه در محافل علمی آمریکا، او را عمدتا به دست فراموشی سپرده اند، نه فقط از آن رو که وی به مسائلی- چون نمادها و اسطوره های دینی - می پردازد که آنان را سردرگم یا دلزده می کند، بل از آن رو که به جای تکیه بر آزمایشگری و کمی سازی به فنون بالینی و غیر عملی پژوهش روی می آورد. خودداری یونگ از آشتی دادن تناقضها، تضادها و نمادهای پیچیده زبان دینی با چارچوبهای منطقی و مفهومی علم امروزی، و نیز تمایل او به ابهام و عدم نظام مندی، وی را نسبتأ دسترس ناپذیر ساخته است. ریچارد پیترز (۱۹۶۲)، که تاریخ روانشناسی معروف چرچ برت را ویرایش و روزآمد کرد، اظهار می دارد که بسیاری از نوشته های اخیر یونگ " چنان رازناکاند که تقریبا غیرقابل بحث اند".
اگرچه الهیات دانان و محققان دین یونگ را به سبب توجهش به جهان پیچیده پارسایی انسان می ستایند، غالبا به تفسیرهای خاص او در این مورد اعتراض دارند. عده ای برآنند که او محدودیت های روانشناسی را نادیده می گیرد، و نیز اصول، آداب، و تصوراتی را که شاکله سنت های دینی مورد تحلیل اوست بد جلوه می دهد یا تحریف می کند. 

 

منبع: روانشناسی دین. دیوید ولف

  • حمید صلواتی
  • ۰
  • ۰

آینده ی یک پندار

 

 

فروید در پر خواننده ترین نوشته ی خود، آینده ی یک پندار(۱۹۲۷) این سوال را مطرح می کند که آیا بشر ممکن است روزی بدون پندارهای تسلی بخش عقیده مذهبی به سر برد

فروید اگر داخل ننگین پندار را بر پیشانی دین می‌زد، قصد نداشت که بگوید اشخاص مذهبی لزوماً فریب خورده یا گمراهند (گرچه وی به وضوح آنان را گمراه می داند) بلکه با این عنوان می خواست نقش برجسته هوس های آدمی را در میان انگیزه‌هایی که موجب عقیده و عمل مذهبی اند نشان دهد به گفته او ماهیت قدرتمند و پایدار جزم های مذهبی، که پشتوانه آنها نه مشاهده و استدلال بلکه همواره توسل به اقتدار گذشته است، دلیل قاطعی است بر اینکه چنین اعتقاداتی "پندار" هستند پندار هایی که کهن‌ترین نیرومندترین و ضروری‌ترین هوس های بشر را ارضا میکند راز نیروی آنها  در نیروی آن هوس ها نهفته است.
فروید تصریح می کند که ریشه های شخصی دینداری در گذشته ی کودکانه ی فرد نهفته است، در دورانی از درماندگی هولناک که مادر، نخستین موضوع عشق، و سپس عشق حمایت گر پدر که نیرومند تر بود آن را بر طرف می کرد. کشف این نکته که این درماندگی ویژه ی دوران کودکی نیست؛ این که نیرو های طبیعت، انسان های دیگر و حتی نیرو های درونی خویشتن، آدمی را در سراسر عمر به خطر می افکنند؛ و این که مرگ سرانجام تعادل لرزان زندگی را بر هم خواهد زد موجب می شود که اضطراب های کهن و اشتیاق نومیدانه به مراقبت پدر قدرتمند دوباره سر برکشد. در چنین حالتی اندیشه ی خدای خیرخواه پدید می آید، خدای دانا و توانا، که انسان ها را از نیرو های هراسناک طبیعت محافظت می کند، پاداش و کیفر می دهد، و وعده ی سعادت پس از مرگ می دهد.

 

منبع:روانشناسی دین. دیوید ولف

  • حمید صلواتی
  • ۱
  • ۰

 

روانشناسی دین

از آنچه پیش از این درباره نظرگاه علمی و تجربی گفته ایم ، معلوم می شود که دیدگاه نویسندگان این کتاب علمی و تجربی است . ما می خواهیم که ذهنی نگری را با تأکید بر روش های عینی تحقیق و پژوهش به حداقل برسانیم . باز چنان که یادآوری شد ، روانشناسان باید در ایجاد ابزارهای مناسب در اندازه گیری متغیرهایی که برای پژوهش برمی گزینیم انعطاف پذیر باشند . نخستین هدف ما به دست آوردن داده هایی است که به طور عینی قابل ملاحظه باشند ، به صورت کمی بتوان آنها را تحلیل کرد ، و در صورت تکرار بررسی ها درستی آنها تأیید شود.

 

کمی سازی در این چارچوب پیوسته به این معناست که یافته ها به شیوه آماری تحلیل خواهند شد. کمال مطلوب این است که نتایج خود را در قالب علت و معلول بیان کنیم. لیکن این امر مستلزم ایجاد آزمایش هایی است که در آن متغیرهای ناوابسته، وابسته ، و گواه از لحاظ عملیاتی بدقت تعریف شوند. متاسفانه ، جنبه های روانشناختی دین بندرت به چنین شیوه ای تن سپرده اند. چون ممکن است نتوانیم به آزمایش دست بزنیم ، نمی توانیم گاهی به پژوهش شبه آزمایشی روی آوریم ، که در آن گروههایی را بررسی می کنیم که به طور طبیعی وجود دارند. گرچه در حوزه پژوهش شبه آزمایشی طرح های بسیار متفاوتی وجود دارد ، مثلا در روانشناسی دین می توان دو گروه بظاهر برابر از کلیساروها را با هم مقایسه کرده لیکن ، اعضای فقط یکی از این گروه ها ممکن است با تجربه عرفانی دینی رو به رو شده باشند، پس تفاوت های میان دو گروه باید سنجیده شود. روشی که اغلب روانشناسان دین به کار می برند «پیوند محور» است . برای نمونه، این نکته که زوج هایی که فرزندانشان را به کلیسا می برند فرزندان مذهبی تری دارند لزوما به این معنا نیست که حضور در کلیسا موجب داشتن فرزندان مذهبی می شود . ممکن است عامل مؤثر در این مورد الگویی از دین باشد که پدر و مادر در خانه معرفی می کنند، یا شبکه های اجتماعی ای که از راه حضور در کلیسا به وجود می آید . آنچه ما می دانیم این است که متغیرها با هم پیوند دارند. با کمک متغیرهای دیگر ، ضریب «همبستگی» را می توان برای توصیف پیوند به کار برد . این رویکرد ممکن است به ما بگوید معیارهای شخصی ما در حوزه ی دین با هم تغییر می کنند، یعنی اگر یکی عوض شود دیگری هم عوض می شود. اگر پرداختن به نیایش ( متغیر ۱ ) حال مردم را بهتر می کند ( متغیر ۲ ) ، این معمولا به این معنی است که مردم هرچه بیشتر نیایش کنند حالشان بهتر می شود . از نظر فنی، شاید هرچه حالشان بهتر شود ، بیشتر نیایش می کنند. اما وقتی به سراغ نطریه و شواهد می رویم تا معلوم کنیم کدام گزینه احتمالا درست است
، داده ها به ما می گویند که مردم وقتی در مانده میشوند بسیار بیشتر نیایش می کنند . این شاید ساده کردن قضیه باشد ، زیرا احتمالا هستند کسانی که روی آوردن بیش از حد آنها به نیایش ممکن است بازتاب مشکلات روانی شان باشند . در چنین شرایطی ، شاید خردمندانه تر این باشد که بگوییم به طور متوسط هرچه بسامد نیایش افزایش می یابد . حال فرد هم بهتر می شود .

  • حمید صلواتی
  • ۱
  • ۰

رواج و اهمیت آیین

 روانشناسی دین

زندگی بشر پر از آیین است. آیین رامیتوان،بسته به موقعیت، اجتماعی، سیاسی، معنوی، یا مذهبی» نامید یا می توان هر صفت دیگری را که شرایط ایجاب می کند به آن نسبت داد. وقتی به کسی می رسیم که او را می شناسیم، رسم این است که بپرسیم چطوری؟» و انتظار می رود که این پاسخ را بشنویم: «خوبم، تو چطوری؟، به دنبال آن گفتگوی مختصر و مشخصی صورت می گیرد. کلماتی که به کار می بریم و حرکاتی که انجام می دهیم همگی ۔ اگر نه در محتوا، دست کم بظاهر در خدمت طرح و نظم آیینی اند. قاعدتا ما از چنین اعمالی در رفتار روزمره خود آگاه نیستیم، هرچند گرایش هایی از این قبیل در نظام های دینی هم دیده می شود، لیکن در دین یادگیری حالات ارتباطی به صورت لفظی یا غیر لفظی غالبا آگاهانه است، مثل زانو زدن، سجده کردن، با انجام دادن اطوار و حرکات دیگر، فرضا خواندن نمازهای خاص، به رقص درآمدن، نوشیدن مایعات یا اخوردن غذاهایی که اهمیت مذهبی دارند (مثلا شراب، فطیر، مضا)، و از این قبیل.

دین نهادین در طی قرن ها، آیین های خود را تهذیب و از تو تعریف کرده است. شکل های خصوصی و عمومی پرستش مختص اوقات مختلف روزند (موقع طلوع آفتاب، پیش از خواب، هنگام دعوت به نیایش، و غیره)، روزهای ویژه ای از هفته به علاوہ اوقات معینی از ماه و سال به اعمال و عبادات ویژه مؤمنان اختصاص می یابد. اینها همه دارای جلوه هایی عبادی با قالب و ساختاری مشخص اند.

زیست شناسی و فایده آیین رواج و اهمیت آیین در جانوران و انسان ها متفکران زیست وراثتی را بر آن داشته است که نوعی اعصاب فیزیولوژی بنیادی را بر حسب جایگاه معینی از مغز پدید آورند. دا کویلی و همکارانش تحلیل و تفسیرهای عصبشناختی خود را بخصوص در مورد آیین و تجربه دینی به کار گرفته اند.

در این مورد اجماع عام وجود دارد که هدف اصلی آیین ایجاد ارتباط است، خواه این آیین رقص پُر نَوَسان زنبوری برای زنبورهای دیگر باشد و خواه نیایش پرشور انسانی حاجتمند به درگاه خدا. اندامگان ایا شخص پیام ها را به هر وسیله ای که مناسب تر تشخیص دهد ارسال می کند. این پیام ها نقطه مقابل فشاری هستند که بر اثر ابهام و بلاتکلیفی پدید می آید، آنها حاوی اطلاعاتی اند که به امور مبهم و نامعلوم معنا می بخشند. وقتی آدمی وسیله ای آیینی برای سازگاری با اوضاع ناخوشایند در اختیار دارد، ناراحتی رنج، و خطر بلاتکلیفی کاهش می یابد. چنان که لیج (۱۹۶۶) اشاره کرده است، این عصاره مقدار زیادی اطلاعات است که در بسیاری صحنه ها برای بقای بازیگران لازم است.

ارتباط، چه لفظی و چه غیرلفظی، نوعی مکانیسم مهار اجتماعی است. ارتباط و زبان موقعیت های میان فردی و گروهی را سامان می دهند تا رفتارهایی را پدید آرند که حافظ صلح و هماهنگی در همه سطوح جامعه اند. آیین به این ترتیب دین را هم در عرصه عمومی و هم در افراد هماهنگ و به سامان می کند. پیوند میان دین و آیین موجب شده است که را با پورت (۱۹۹۹) ریشه دین را در آیین بجوید. در اجرای امور به شکل آیین نوعی نظم سامان بخش وجود دارد. همین نوعی سازماندهی پدید می آورد که برای افراد موجب انسجام و آسایش است و در اکثر موارد، زندگی اجتماعی را قرین مودت و تفاهم می کند. با توجه به این نکته، بسیاری از محققان این را موجب کاهش پرخاشگری و تسلط بر تکانه های جنسی می دانند (وولف، ۱۹۹۷). به بیان کوتاه تر، آیین ها وسیلة تحریک و تعدیل هیجان اند. آیین ها به طور کلی و بویژه آیین های مذهبی نه به علت اقتدار اولیای امور بلکه به این سبب بر جای می مانند که مردم آنها را می پسندند، داوطلبانه در آنها شرکت می کنند، و احتمالا از این که در اجرای آنها نقشی به عهده می گیرند خوشحال می شوند.

برای اکثر مردم، دین نماینده حالتی آرمانی است، که در آن ایمان نهادین بر اختلاف میان واقعیت و آرمانی تأکید می کند که آدمی غالبأ فاقد تسلط بر آن است. از نظر اسمیت (

۱۹۹۶/۱۹۸۲ ) آیین چیزی است که امور را چنان که باید باشند نشان می دهد. شرکت در مراسم مذهبی احساس یگانگی با آرمان را تثبیت می کند، و حس برتری را از نو پدید می آورد.

مردم غالبا در رویارویی با مشکلات پزشکی حاد به اسنادهای مذهبی توسل می جویند.

 

 آیین نیز در این گونه مواقع اهمیت می یابد.
آیین های شفابخشی تلاشی است برای تبدیل بیماری به تندرستی، به لحاظ روانشناختی، این آیین ها اضطراب و بلاتکلیفی را هم در بیماران و هم در نزدیکان آنها کاهش می دهند. این اعمال در واقع درخواست ها و رفتارهای مذهبی اند که مقصود از آنها توسل به نیروهای فراطبیعی برای کمک به رنجور است. نیایش و شرکت در مراسم شفابخشی مذهبی اغلب درد و رنج را تخفیف و انسجام اجتماعی را افزایش می دهد.

  • حمید صلواتی